سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، روشنی بخش اندیشه است . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----78918---
بازدید امروز: ----20-----
بازدید دیروز: ----0-----
آسمان عطش

 

نویسنده: آسمان آبی
چهارشنبه 86/10/5 ساعت 11:44 صبح

بنام آنکه جانها پروانه اوست .

 

غدیر یک حادثه تاریخی نیست ...............

غدیر تنها نام یک سرزمین نیست.................

غدیر یک تفکر است.

غدیر رمزی است که از تداوم خط نبوت حکایت می کند .

غدیر نقطه تلاقی کاروان رسالت با طلایه  داران امامت است .
 

                    عاشقان عیدتان مبارک باد 

                              همنوا با رسول الله (ص)،

                        روز عید غدیر با نوای «علی ولی الله»

   

پی نوشت 1: نام علامه امینى قدّس ‏سرّه، و کتاب گرانسنگ او «الغدیر» پیوند ناگسستنى با موضوع ولایت امیرمؤمنان على علیه ‏السلام پیدا کرده است و همانند واقعه غدیر در تاریخ جاودان شده است و اینهمه نبوده است مگر به خاطر صفا، اخلاص و ارادت بى ‏نظیر او به اهل ‏بیت عصمت و طهارت، علیهم ‏السلام، بویژه مولاى متقیان على، علیه ‏السلام، در ایام عید ولایت یاد این شیفته ولایت را نیز گرامى مى ‏داریم.

پی نوشت 2: این متن قسمتهایی از یک مقاله ای بود که خیلی به دلم نشست وتصمیم گرفتم که اینجا بنویسم.

پی نوشت 3 : دعا برای همه ، مخصوصا بیماران عزیز یاد مون نره .

                                                                                                                 التماس دعا .

 

               


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمان آبی
شنبه 86/10/1 ساعت 5:51 عصر

بنام انکه جانها پروانه اوست.

اگر به رفتار و بر خورد حیوانات در دنیا توجه کنیم می بینم که بین آنها در حین ملاقاتشون با همدیگه تحیت و احوالپرسی به زبان خودشان متداول است . مثلا دوحمار یا دو مورچه ضعیف که بهم میرسند سر خودشونو به سر طرف مقابل می گذارند، تا مختصر تکلمی با هم نداشته باشند از هم جدا نمی شوند.

پس سلام وتحیت واحوالپرسی در حین ملاقات به مقتضای فطرت اولیه است.

حالا که ما انسان هستیم با نعمت عقل و شعور چه کار می کنیم؟

جواب سلام طرف مقابل راکه نمیدیم بماند ، سلام دادن هم ازیادمون میره!!!! از همه بدتر اینکه طلبکار هم می شیم.

از پیامبر (ص)  حدیثی نقل شده حضرت فرمودند : هر ملتی تحیتی دارند و من از برای امت خود سلام را تحیت قرار دادم.

وهمچنین فرمودند کسیکه بشخصی برسد و پیش از آنکه سلام کند سخنی بگوید اورا جواب ندهید و با او تکلم ننمایید.

همچنین برای سلام 70 جزء ثواب و اجر ذکر شده که 69 جزء ان برای کسی است که ابتدا سلام کند ویک جزء انهم برای پاسخ دهنده است.

هرگز کسی نمی توانست بر حضرت رسول(ص) در سلام کردن مقدم بشه چون آن حضرت به هرکسی میرسید حتی به کودکان ابتدا سلام میداد قبل از آنکه انها سلام بدند.

حضرت رسول (ص) فرمودند بخیل ترین شخص کسی است در سلام دادن کوتاهی نماید .

در حدیثی نیز نقل شده که فرمودند سه چیز علامت تواضع است .

1-                                  ابتدا سلام نمودن

2-                                  در صف نعال ومحل فقرا نشستن(البته معنی نعال من خودم متوجه نشدم اگر کسی میدانه بگه خوشحال می شم )

3-                                  ترک نمودن جدال و مباحثه ای که منجر به کسالت شود اگر چه حق را با خود ببیند.

خداوند نیز در کتاب آسمانی ما در چند آیه به ماخبر داده که تحیت اهل بهشت سلام کردن است

مثل قوله تعالی : و تحیتهم فیها سلام و در آیه دیگر می فرماید از زبان اهل بهشت : سلام علیکم و طبتم فادخلوهاخالدین.

 

پس بیاییم با پیشی گرفتن در سلام دادن برای همدیگر آرزوی سلامتی کنیم.


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمان آبی
شنبه 86/10/1 ساعت 10:0 صبح

به کجا چنین شتابان؟!


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمان آبی
شنبه 86/10/1 ساعت 12:0 صبح

زندگی دفتری از خاطرهاست ...
یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک ...
 یک نفر همدم خوشبختی هاست ،           یک نفر همسفر سختی هاست ،
چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد...  


                                  ما همه فقط یک مسافریم.


 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمان آبی
پنج شنبه 86/9/29 ساعت 12:0 صبح

پروردگار

به من قدرتی عطا فرما تاهمچون ابراهیم خلیل الله در میدان جهاد اکبر با وسوسه های شیطان بدور از سستی وتردی،لحظه از یادت عافل نشوم با نثار بهترین ثمره زندگیم لایق سلام تو شوم.

عید سعید قربان
هنگام رستن از تعلقات مادی ، فریاد توحید برآوردن،
برتمامی مسلمین مبارک باد.

روز عرفه دعا برای تمام نیازمندان به دعای خیر یادمون نره . التماس دعا

 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمان آبی
سه شنبه 86/9/27 ساعت 6:29 عصر

یاستار العیوب

خدارا باید شکر کنیم !!می گی چرا؟! خوب اجازه بده الان میگم .

اگر قرار بود با هر گناه و خطایی که مرتکب می شیم اشکار بشه همه بفهمن چه فا جعه ای به بار می امد.

انوقت هیچ کس رغبت نمی کرد ان یکی را ببینه یا از نزدیکش رد بشه

وقتی فکرشو می کنم خالق یکتا چقدر مهربانو صبوره خیلی از خودم که بنده اون هستم خجالت می کشم

به قول حضرت امیر مومنان علی (ع) اگر ادمها از ذات همدیگه خبرداشتن حتی برای دفن اجسادشون هم اقدام نمی کردند .

حالا اگر قرار بود هر خطایی و گناهی که از ما سر میزنه به خاطرش خودمونو بشوریم

 چه اتفاقی می افتاد.

انوقت واویلا!!!! چی میشد!!!!!.................

باید مثل ماهی یک آبی یک برکه ای یک استخری رو اجاره می کردیم و بسط می شستیم توش دیگه هم بیرون نمی امدیم.

یا توی مناطق مرطوب باران خیز زندگی می کردیم. که همه اش زیر بارون باشیم.

نظر شما چیه؟

 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمان آبی
سه شنبه 86/9/27 ساعت 11:9 صبح

السلام علیک  یا محمد بن علی، ایها الامام الباقر، یابن رسول الله

 

یکى از علماى بزرگ سنّى به نام ابن حجر هیتمى درباره ایشان مى نویسد:  

«محمّد باقر به اندازه اى گنج هاى پنهان معارف و دانش ها را آشکار ساخته، حقایق احکام و حکمت ها و لطایف دانشها را بیان نموده که جز بر عناصر بى بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همین جاست که وى را شکافنده دانش و جامع علوم و برافروزنده پرچم دانش خوانده اند.»


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمان آبی
دوشنبه 86/9/26 ساعت 2:54 عصر

امروز خیلی دلم گرفته با بارش آسمون ،

 چشمم آسمونو همراهمی می کنه و ترانه بارشو رو باهم میخونن!!!

 اما صداش بلندترازصدای منه پس کسی صدامو نمی شنوه .

گرچه برانی به سردی از درخانه ات من به لطف ومحبتی که زتو دیده ام بر استان درت به انتظار نشسته ام.


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمان آبی
دوشنبه 86/9/26 ساعت 10:36 صبح

 

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین


می‌خواهم زبان خامه را به سینه کاغذ آشنا کنم و نقشی از رخ آن زیبا را بر این سینه سفید منقّش کنم؛ اما قلم را توانایی این کار نیست. کاغذ را تحمل این نقش نیست.
می‌خواهم امواج خروشان احساس را به مهار عقل در زندان تن محبوس کنم؛ اما عقل را توان به بند کشیدن دل نیست. تن را قدرت نگه داشتن روح نیست.
چشمانم را می‌بندم.
می‌خواهم تصویری از جمال رعنای یار را در ذهن تصور کنم؛ اما ذهن متصوّر چنین تصویری نیست.
آن جمال زیبا را کسی قادر به تصویر نیست.
می‌خواهم مرغ اندیشه را از پرواز در آسمان خون‌رنگ عشق باز دارم؛ اما او را هیچ قیدی قادر به مقید ساختن نیست. این آسمان خویشتن را از طیران این مرغ باز داشتن ثواب نیست.
قلم را دوباره به چرخشی وامی‌دارم. امواج خیره سر احساس به ساحل اطمینان هجوم می‌آورند. آن یار رعنا تمام قد در تیغ قله عشق به تماشا ایستاده است. مرغ اندیشه به پرواز خویشتن ادامه می‌دهد. کاغذ از سیاهی قلم نقش می‌پذیرد. دل زبان گشوده که:
ای نازنین دلبر. تو مرا همچون شبنم صبحگاهی پاک خواسته بودی و من روسیاه. از نوک پا تا فرق سر به تو خود حال مرا می‌بینی. شیطان را به دوستی برگزیدم و تو روزگارم را می‌بینی؛ ولی هرگز از روی طغیان سر از فرمانت نپیچیده‌ام. هرگز از روی عمد بر خلاف دوستی‌ات عمل نکرده‌ام.
هرگز ! خود می‌دانی حتی آن هنگام که طعم گناه از دهانم زایل نگشته بود، فکر تو آن را تلخ می‌کرد که هرگز گناه لذّتی نداشته است.
خود می‌دانی همواره پشیمان بودم؛ ولی چه کنم که بر وجود کثیفم شیطان تسلّط پیدا کرده بود. هر گاه خواسته بودم که رو به سویت نهم، این نفس مرا باز داشته و هر گاه به اهل این جا نظر داری و من سر از پا نشناخته، به این جا آمده‌ام. شتاب داشتم تا به این جا برسم پای برهنه، جامه‌دریده، چشم گریان، با تنی ریش به این جا رسیده‌ام.
چشمانم کم‌سو گشته است. تنم زار گشته است. پاهایم مجروح است و دلم پریشان است.
آیا تو مرا خواهی پذیرفت؟ آیا برای دیدنت حالی جز این می‌خواهی؟ آیا برای وصالت، مهریه‌ای بالاتر از این خواستاری؟
پس کی بر من ناتوان نظرخواهی افکند؟

 

شهیدان مایه فخر و مباحات خالق یکتا در ملکوت اعلی شدند و مفسر کامل ایاک نعبد و ایاک نستعین.


 


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: آسمان آبی
یکشنبه 86/9/25 ساعت 12:0 صبح

قوی زیبا

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد

                                     فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به مو جی

                                     رود گوشه ای دور و تنها بمیرد

در آن گوشه چندان غزل خواند ان شب

                                     که خود در میان غزلها بمیرد

گروهی بر آنند که این مرغ شیدا

                                    کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد

شب مرگ از بیم انجا شتابد

                                    که از مرگ غافل شود تا بمیرد

من این نکته  گیرم که باور نکردم

                                ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

چو روزی ز آغوش دریا بر آم

                                شبی هم در آغوش دریا بمیرد

تو دریای من بودی آغوش باز کن            

                               که می خواهد این قوی زیبا بمیرد

                               

    نظرات دیگران ( )
<      1   2   3      

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • آرشیو
    روز پدر
    ..... کجا خالقی به این مهربونی پیدا میشه؟؟؟؟
    تعالی اندیشه در مادر
    باز آفرینی
    سال نو
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  •