مرحوم صدوق "رضوان الله تعالی علیه" از رسول مکرم اسلام "صلی الله علیه و آله " روایت می کند که شعیب پیامبر " علیه السلام " از عشق به خدا آنقدر گریست تاکورشد. خداوند تبارک و تعالی چشمش را به او بازگردانید.
باز آنقدر گریست که کور شد ، پس خدای متعال چشم اورا به او باز گردانید. باز آنقدر گریست تا گور شد، خداوند چشم او را به او بازگردانید. چون بارچهارم شروع به گریستن کرد خدا تعالی به او وحی کرد ای شعیب تا کی چنین خواهی کرد و به گریه ات ادامه خواهی داد؟ اگر این گریه از ترس آتش است من تورا به آتش نسوزانم واگر از شوق بهشت است بهشت را بر تو مباح کردم ، عرض کرد :" خدای من و آقای من تو میدانی که من نه از بیم آتشت گریستم ونه به شوق بهشتت ؛ ولکن محبت تو بردلم سخت جایگزین شده است واگر این حالت ادامه یابد دامن صبرو شکیب را از دست خواهم داد مگر آنکه به دیدارت برسم . "(1)
دل سراپرده محبت اوست |
دیده، آیینه دار طلعت اوست |
|
|
(1) علل الشرایع ص57
آرشیو
روز پدر
..... کجا خالقی به این مهربونی پیدا میشه؟؟؟؟
تعالی اندیشه در مادر
باز آفرینی
سال نو
[عناوین آرشیوشده]